محمد صادق حاتمی

محمد صادق حاتمی

دست نوشته های محمد صادق حاتمی
محمد صادق حاتمی

محمد صادق حاتمی

دست نوشته های محمد صادق حاتمی

یادواره سفر به کازرون

همونطور که ما بوشهری ها ، با تاسف شاهد این هستیم که هر مهمانی به شهرمون میاد ، سفارش شده که غذاشو بره از "شهرغذا" بگیره در صورتی که خودمون با شناختی که از شهرمون داریم  از جاهای دیگه که بهترین غذاها رو دارن غذا میگیریم ، مطمئنا مردم شهرهای دیگه هم شناختی از شهرشون دارن که مهمانان اون شهر ندارند و جاهایی رو میشناسند که دیگرون شاید اسمش رو هم نشنیده باشند.

به عنوان مثال واضح ,  مردم مشهد حرص میخورند وقتی میبینند هر مهمانی به شهرشون میاد ، زعفرونش رو میره از فروشگاههای "ممتاز" میخره در صورتی که مشهدیها از اونجا نمیخرن و اون رو بی کیفیت میدونند.این تجربه و مشابه اون باعث شد در کازرون با دوستی تماس بگیرم و جویای رازهای شهرشون بشم.یا ما بوشهری ها هروقت بخوایم غذایی با کیفیت و خوشمزه ازیک بیرون بر خریداری کنیم از بیرون بر آویشن خریداری میکنیم و استثنا قلیه ماهی رو فقط از عامو حسین.ولی میهمانان شهرمون یا از آب انبار قوام یا میداف و یا شهرغذا غذای خودشون رو تهیه میکنند.

در ابتدای ورود به کازرون از طرف یکی از دوستانم پیشنهاد شد که اگر خواستم کباب بخورم از ورودی کازرون و در نزدیکی دانشگاه آزاد بنام قشقایی خرید کنم.در صورتی که دوست کازرونیم تاکید موکد داشت که بهترین کباب کازرون رو باید از بازار نمدمالی در خیابان شهدای شمالی , کبابی میرشکاری خریداری کنم که انصافا توصیه خوبی بود و کباب خوش طعمی بود.

هدف از رفتن به کازرون , لذت بردن از طبیعت و مکانهای جالب تاریخی اون بود مانند معبد آناهیتا و غارشاپور و امامزاده سید حسین که اقامتگاه خوش آب و هوایی داره.همینطور خرید انار و ذرت و زرشک کوهی که در سفر قبلیم که از تهران برمیگشتم و از طرف مرودشت میومدم واقعا زیر زبونم مزه کرده بود و انار کوهمره و ذرتی که اطراف مرودشت بود واقعا برام  لذتبخش بود.

به بهونه تهیه غذا , پام به بازار نمدمالی کازرون باز شد که در اصل فقط یک کارگاه نمدمالی اونجا دیدم که مرد مسنی در حال کار با دستگاه سنتی نمد بود و نمد میبافت.پیشش رفتم و از نمد ها پرسیدم.قیمت خیلی مناسبی میگفت و از ته دل هم غصه داشت.گذاشتم بیشتر حرف بزنه و درد دلش باز بشه.با غصه میگفت ما آخرین نسلی هستیم که نمد میسازیم و میبافیم و بعد از ما این کار از بین میره.راست هم میگفت و من بشخصه سراغ ندارم در نسل خودم و یا بعد از ما کسی علاقه به این کارهای سنتی داشته باشه.یک نمد بزرگ ازش خریدم به قیمت 1 میلیون و دویست هزار تومان.هنوز نمش خشک نشده و خونه من بو گرفته.اما بویی که واقعا بوی طبیعت رو میده و البته طویله 

ادامه دارد...