برنامه نویس وب و اندروید ، استاد دانشگاه , فعال در زمینه صدا و گویندگی، مترجم انگلیسی و آلمانی و ژاپنی , مسلط به اینترنت اشیاء با مرکزیت آمازون.وبلاگ من رو با آدرس Progman.ir و یا MkTik.ir و یا Progmans.ir مشاهده نمایید.آدرس ایمیل : mshatami61@gmail.com
ادامه...
نظرسنجی
آیا مطالب تا اینجا جالب بود؟
نظرسنجی
دوره آموزشی کارگاهی اینترنت اشیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
پل بغاز استانبول را به نامهای مختلف و متعددی میشناسند: پل بسفروس، پل بسفر، پل بغاز، پل اول و پل شهدای ۱۵ جولای همه نامهای این پل هستند.درواقع نام پل بسفر استانبول به صورت رسمی، پل شهدای ۱۵ جولای است و علت انتخاب این نام نیز به وقایع کودتای ۲۰۱۶ ترکیه برمیگردد. در ۱۵ جولای این سال، پس از کودتای ارتش ترکیه، نیروهای ارتش، تجهیزات نظامی خود را بر روی این پل مستقر کردند و به روی مردم آتش گشودند. در این واقعه تعداد زیادی از مردم کشته شدند و این پل به یاد آنها، پل شهدای ۱۵ جولای نامیده شد. کلمه بغاز در نام این پل، به همان بسفر اشاره دارد؛ چراکه در زبان ترکی، تنگه بسفر را تنگه بوغاز نیز مینامند. نام «پل اول» نیز به دلیل اینکه این پل، اولین پل احداثشده بر روی تنگه بسفر بوده است، به این پل اطلاق میشود.
این پل قسمت آسیایی استانبول ترکیه را به قسمت اروپایی متصل میکند.اغلب جوانان ترک که قصد خودکشی به دلایل مختلف عاطفی و ... داشتند , این پل که گذشته ای غنی عاشقانه و تاریخی داردو همچنین دارای ارتفاع بسیار بالایی میباشد را برای سقوط انتخاب میکردند که پس از زیاد شدن این نوع حوادث, جلوی اینکار از سوی دولت ترکیه گرفته شد و بدین صورت از آن زمان تا کنون , پیاده روی بر روی این پل ممنوع اعلام گردید.
ترانه ای غمگین از این داستان توسط مورات کیکیلی خوانده شد که بعدها نیز توسط خوانندگانی دیگر از سایر کشورها ترجمه و بازخوانی شد.مانندخانم ناهیده باباشلی از کشور آذربایجان و خواننده های مختلفی ازکشور ایران
The Legend of Great Wall(Ennio Morricone) Memories
افسانه دیوار بلند
افسانهای بر دیوار زمان
آوای سترگ انیو موریکونه، چونان نسیمی از روح تاریخ بر دلها میوزد؛ نوایی که مرز میان زندگی و جاودانگی را درمینوردد. این ملودی بیکلام، روایت خاموش قهرمانانی است که در سکوت رفتند اما یادشان بر دیوارهای بلند زمان حک شد.
هر نت، ضربانی از قلب بشریت است؛ آغازی آرام، اوجی پرشکوه و فرودی که ما را به تأملی عمیق فرو میبرد. شنیدن این موسیقی، سفری است به فراسوی مرگ، جایی که انسان در خاطره و ایمان جاودانه میشود.
بشنوید موزیک افسانه دیوار بلند از نوازنده شهیر عصر حاضر انیو موریکونه
(پخش شده در صدا و سیما به عنوان موزیک سوگواری محرم)
Alla Pugacheva (Million Roses) یادگار سفر سنت پترزبورگ و مسکو روسیه
به لطف دوست خوب و بیاد ماندنی ( علی نظری - تور لیدر قابل و مسلطمون)
» آهنگ روسی «میلیون گل سرخ»
بر اساس این داستان، نیکو پیروسمانی نقاش گرجی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، عاشق دختری به نام مارگاریتا می شود. مارگاریتا بازیگر یک گروه تئاتر دوره گرد از فرانسه بوده است. ابراز عشق بی حد و حصر از سوی نیکو و بی توجهی مارگاریتا، نقاش را به جنون می کشاند. مردمان تفلیس می گویند این عشق بدانجا رسید که نقاش گونه های خود را بر جای پاهای بازیگر می سایید. در نهایت نیکو تصمیم خود را می گیرد و خانه، تابلو ها و کل دارایی خود را فروخته و چندین ارابه پر از گل های گوناگون تهیه می کند و ارابه ها را مقابل اقامتگاه مارگاریتا می برد. بازیگر از پنجره ارابه های پر از گل را می بیند و خود را به نقاش رسانده و برای اولین و آخرین بار او را می بوسد. چند روز بعد مارگاریتا به همراه گروه تئاتر برای همیشه تفلیس را ترک می کند.
شاهزاده آناستازیا با نام کامل آناستازیا نیکولائونا رومانوا (Anastasiya Nikolayevna Romanova) کوچکترین دختر نیکولای دوم،
آخرین تزار روسیه بود.آناستازیا سه خواهر بزرگ به نامهای الگا، تاتیانا و
ماریا و برادر کوچکتری به نام الکسی داشت. او در 18 ژوئن 1901 متولد شد و
در 17 ژوئیه 1918 ترور شد(به روایتی).
طبق روایات با وقوع انقلاب بلشویکها و سقوط امپراتوری روسیه، آناستازیا
نیز به همراه خانوادهاش به دژ جنگی یکاترینبورگ که در دست نیروهای بلشویک
بود، فرستاده شدند و پس از تیرباران خانواده نیکلای در بامداد 17 ژوئیه
1918 در زیرزمین آن دژ، او نیز کشته شد؛ اما شایعههایی مبنی بر زنده ماندن
این دختر بر سر زبانها افتاد و این گمانه زنیها تا پایان دوران کمونیست
ادامه داشت.
لباس آناستازیای گمشده در موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ روسیه
Wind of Change شاید اثرگذارترین قطعه
موزیک قرن بیستم باشد. اگر هر واقعهی تاریخی موزیک متنی داشته باشد، موزیک
متن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حداقل در ذهن بسیاری از کسانی که آن
روزگار چشم و گوششان به اخبار و موزیک غربی میرسید، قطعهی Wind of Change
از گروه اسکورپیونز است. اسکورپیونز یک گروه پرطرفدار راک آلمانی بود که
انگلیسی میخواندند
زمانه زمانهی تغییر بود و شاید برای همین
رفتن گروهی راکر غربی به مسکو برای فستیوالی بر ضد مواد مخدر چندان هم
پدیدهی عجیبی نبوده. به جز اسکورپیونز، بن جوی، موتلی کرو و ازی ازبورن و
چند هنرمند و گروه دیگر هم در فستیوال شرکت کردند.
شمارش معکوس نهایی (The Final Countdown) نوشته «جویی تمپست (Joey Tempest)» از بنیانگذاران، خواننده و ترانه سرای اصلی گروه راک/هارد راک/متال سوئدی «یوروپ» است. او درباره ترانه توضیح داده که پیش نویسی از شعر داشته و پیوسته آن را با خود میخوانده؛ موزیک کار به مانند موسیقی یک فیلم است و روی هم رفته درونمایه ایی آینده گرا و علمی در رابطه با آینده بشر و کره زمین و ترک آن به سوی سیاره ایی دیگر دارد، چرا که زمین کاملاً مصرف شده و نمیشود در آن زندگی کرد و شاید بهتر باشد که آن را ترک کنیم.
سلام استاد ارجمند.انصافا لذت بخش بودندومخصوصا مورات.جدابیت این صفحه بی نظیره انصافا.دمتون گرم
لذت بردیم D:


خدایی یه پلی لیست ام اختصاصی الکسا بزنین خیلی خوش سلیقس
ولی حیف که متالیکا هاش پاک شده بود استاد
چشم حتما اینکارو میکنم
سلام مهندس.کجایی رفیق؟ گروه منتظرت بودا.همه میگفتن جای صادق خالیه.چیکا کردی با دلمون وااااای
تا زمستون نیومده بیا پیشمون
سلام رفیق خرچنگ من.حالا یه خرچنگ گازمون گرفتا تو ول کن نیستی
بروی چشم دارم مذاکره میکنم میام حتما رفیقم.خیلی دلتنگتونم.ایمیلتو بزار لطفا
سلام رفیق شفیق دوست داشتنی خوش صدا.ما هم کلبه درویشی داریم شمال سوئد.خوشحال میشیم ببینیمت.هنوز پیش ما نیومدیا یادت باشه
نظر لطفته بهراد خان.من به انداره کافی مدیونتون هستم
درود زندگی کن و خودتو بزن به دیوانگی که بسا بسا دیوانگان عالمی دارن
عزیزی شهرام جان.همه پالایشگاه مدیونت هستن